با توام ای حسرت بی انتها
هر کجا هستی شب مرگم بیا
کاش میشد پیش ازاین میدیدمت
ای که در پاییز تو برگم بیا
شیشه ام باران سنگی بر سرم
ای تو بی پرواترین سنگم بیا
رنگ رخسار مرا از غم ببین
در سیاهی ماه خوش رنگم بیا
می روم تنها به جنگ بی کسی
صف شکن حالا که در جنگم بیا
با توام ای حسرت بی انتها
هر کجا هستی شب مرگم بیا
کاش میشد پیش ازاین میدیدمت
ای که در پاییز تو برگم بیا
شیشه ام باران سنگی بر سرم
ای تو بی پرواترین سنگم بیا
رنگ رخسار مرا از غم ببین
در سیاهی ماه خوش رنگم بیا
می روم تنها به جنگ بی کسی
صف شکن حالا که در جنگم بیا
نظرات (۰ نظر)