آسمون ابری غصه ها سنگین
خونه ها سرد و غصه ها غمگین
اون که بیداره همش تو رویاس
تو سرش انگار آخر دنیاست
شهرمون خلوت کوچمون باریک
دلامون تنگ و باغچمون تاریک
عاشقا خستن قلبا شکستن
گلفروشا هم همیشه بستن
بگو بگو اینجایی
بگو بگو اینجایی
مهربونی نیست همزبونی نیست
توی هیچ جایی آوازخونی نیست
هرکجا میری رنگ غم داره
چون که این دنیا تورو کم داره
بگو بگو اینجایی
بگو بگو اینجایی
تو دلت رنگ و قصه هات شاده
حتی زمستون با تو خرداده
وقتی اینجایی آسمون زیباس
غصمون میره جشنمون برپاس
وقتی اینجایی پریام هستن
چون گیساشونو به گیست بستن
وقتی اینجایی هیشکی اینجا نیست
بگو بگو اینجایی
بگو بگو بگو بگو اینجایی
نظرات (۰ نظر)