از عاشقی نگو که گناه تو بود
آه از اون دلی که تکیه گاه تو بود
رفتی و نموندی انگار تو دلم
تا به ابد جای رد پای تو بود
تو میگفتی نمیخوام ازت بگذرم
آخه یهو دیدی چی اومد به سرم
روز و شب میگفتی که عاشقمی
حالا تو رفتی و من در به درم
حالا تو رفتی و من در به درم
آخه عشق و جون من
اگه سرخ خون من
تویی لحظه های هستی
و هستم من با تو بهترین
مگه از نگاه تو میتونم رها بشم
بیا دستمو بگیر که با تو غرق خواهشم
تو آخه عشق و جون من
اگه سرخ خون من
تویی لحظه های هستی
و هستم من با تو بهترین
مگه از نگاه تو میتونم رها بشم
بیا دستمو بگیر که با تو غرق خواهشم
آره منم عاشق و دیوونه ی تو
دلمو ببین شده ویرونه ی تو
رفتی و نموندی باز نمیام
دوباره سر بزارم رو شونه تو
باید برم عزیزم قربون خدا
دل و جونم از عاشقی باشه رها
تا فهمیدم اومدی و توی نفس
وجود من مال تو شد با یه نگاه
وجود من مال تو شد با یه نگاه
نظرات (۰ نظر)