نه میشی لیلی و باور کنی تا جنون نبود
نه شیرین میشی بهم بریزی قند خونمو
یه حس عجیبیه میون این دیوونگیت
هم رفتنی هستی هم میخوای کنارم بودنو
توی خونه باشیم و نباشه قهر الکی
یه اتاق باشه با دیوارای ناز صورتی
یا صدای خنده ی دختر کوچیکم بیاد
واسه ی یه لحظه ام از جلو چشمام کم نشی
هی برام بخندی و منم فقط نگا کنم
چشمام و هر روز برای دیدنتون وا کنم
انقده شبیه تو باشی که اشتباهیم
جای اسم دخترم اسم تورو صدا کنم
بیا خونه ببینی من عادت ندارم نبود صداتو
چقدر واسه تو خوندم تو گوشت بگیری بخوابی شباتو
بیا جلو ببینی میبینی دلم تنگ شده باز برا تو
بازم واسم بخندی و بشینی ببافم دوباره موهاتو
تو پری ازم ولی دلم ازت چه خالیه
فکرشم سخته نباشی حتی تو یه ثانیه
نمیفهمم چجوری شبیه زمستونا شدی
چقده تو دستای من جای دستات خالیه
تو خیالمم شبا هروز بهت سر میزنم
جز تو با تموم آدما من بد حرف میزنم
تو ببخش اگه دارم بجای رنگ صورتی
دیوارای خونمونو من سیاه رنگ میزنم
بیا خونه ببینی من عادت ندارم نبود صداتو
چقدر واسه تو خوندم تو گوشت بگیری بخوابی شباتو
بیا جلو ببینی میبینی دلم تنگ شده باز برا تو
بازم واسم بخندی و بشینی ببافم دوباره موهاتو
من خودم خواستم بری تا که تو غصه ای نبینی
خودمو کشتم برات هر چیزی و به دل نگیری
نیستی و ببینی و داره چه بارونی میباره
دلتنگیم زیاد شده دیدن عکس فایده نداره
نظرات (۰ نظر)