آهنگ های ویژه بیشتر
00:00 00:00

متن ترانه 'سقوط'

دلم نیامده که لحظه ای رها کنم تو را
عذاب پای من شکستنت
بهانه شد فدا کنم تو را
دلم نیامده که از خودم جدا کنم تو را
به بت پرستی ام قسم نشد
بمانی و خدا کنم تو را
در من غمی شبیه یک خزان است
که هرچه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده
با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد
حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هرچه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشکی ترین سقوطم
سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناه من از نبودت
این گریه های بی امان شد
تو نا تمام من شدی ولی غمت ادامه دار است
یه قلب زندانی همیشه ترسش از طناب دار است
میبوسم این زخمی که جا مانده هنوز از خاطراتت
این زخم زیبا را نمیبندم چون از تو یادگار است
در من غمی شبیه یک خزان است
که هرچه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده
با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد
حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هرچه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشکی ترین سقوطم
سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناه من از نبودت
این گریه های بی امان شد
دلم نیامده که لحظه ای رها کنم تو را
عذاب پای من شکستنت
بهانه شد فدا کنم تو را
دلم نیامده که از خودم جدا کنم تو را
به بت پرستی ام قسم نشد
بمانی و خدا کنم تو را
در من غمی شبیه یک خزان است
که هرچه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده
با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد
حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هرچه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشکی ترین سقوطم
سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناه من از نبودت
این گریه های بی امان شد
تو نا تمام من شدی ولی غمت ادامه دار است
یه قلب زندانی همیشه ترسش از طناب دار است
میبوسم این زخمی که جا مانده هنوز از خاطراتت
این زخم زیبا را نمیبندم چون از تو یادگار است
در من غمی شبیه یک خزان است
که هرچه میکشم از آن است
چیزی به پایانم نمانده
با این تنی که نیمه جان است
برای بردن تو از یاد
حتی زمان هم ناتوان است
دیدی از هرچه ترسیدم همان شد
بهای عشقمان گران شد
همیشکی ترین سقوطم
سقوط من چه بی زمان شد
تنها پناه من از نبودت
این گریه های بی امان شد

نظرات (۰ نظر)

ارسال نظر

00:00 00:00